در گذشته دور یکی از مشکلات علم پزشکی نگاه خرافی مردم به آن بوده. نگاهی که بعضا باعث می گردید پزشکان را به چشم ساحره و جادوگر نگاه کنند و بیماری را انتقام خدایان از مردم. این امر کار درمان را برای پزشکان یا طبیبان بسیار سخت نموده بود. در این بین بقراط اولین شخصی بود که موفق شد علم پزشکی را از خرافات جدا کند و ثابت کند که هر بیماری یک علت طبیعی دارد و می توان آن را درمان یا حتی گاها با بروز آن مقابله کرد.
بقراط که پدر علم پزشکی نام دارد، در جزیره یونانی توس به دنیا آمد.
پدر بقراط، هراکلیدس یک پزشک و مادر او خانه دار بود. او علم را در مکتب پدرش آموخت.
برای ادامه تحصیل نزد ذیمقراطیس (دموکریت) فیلسوف بزرگ یونانی رفت و تا ۱۶ سالگی به تحصیل پرداخت، سپس به مدت ۷۶ سال به تدریس و طبابت پرداخت.
بعد از مدتی در آسیای صغیر و یونان به عنوان پزشک دوره گرد به طبابت و سیاحت پرداخت. او هم عصر افلاطون و شاگرد اسقلبیوس دوم بود.
دارکون و تسالوس پسران بقراط به همراه دامادش پلیبیوس سنت خانوادگی که طبابت بود را ادامه دادند.
توصیه بقراط به پزشکان :
- او به پزشکان پیشنهاد می کند برای درمان بیماران از درمان های ساده نظیر رژیم های غذایی سالم و مقوی، محیط تمیز و استراحت زیاد استفاده کنند.
- بقراط باور دارد برای بیمارانی که حال وخیمی دارند و رو به مرگ هستند نباید از درمان های ساده استفاده کرد. برای بیماری های که حالشان وخیم است باید درمانی مطابق این بیماری استفاده نمود.
- زمانی بیماری سخت تر می شود که، ذهن بیمار مضطرب باشد. زمانی که برخی از بیماران از رفتار پزشک خود رضایت داشته باشند سریع تر بهبود می یابند. امروزه به این نوع روش درمان، روش درمان بالینی می گویند.
عقاید بقراط
- بیماران روش های درمان متفاوتی دارند و روش درمان یک بیمار ممکن است برای بیمار دیگر موثر نباشد، به عبارتی آنچه تجویز می شود ممکن است برای بیماری غذا باشد ولی برای دیگری زهر باشد.
- عوامل خارجی نیز می توانند بیماری زا باشند اما در شکل گیری بیماری ها بر هم کنش عوامل سرشتی و خارجی هردو موثرند.
- تصحیح رژیم غذایی و روش زندگی باید در اولویت باشد، مرحله آخر تجویز دارو است.
- در تجویز ها می توان از دو روش مشابه درمانی و مخالف درمانی استفاده کرد. به طور مثال وقتی فردی به خاطر سرمازدگی در برف به او مراجعه می کرد به او دارویی تجویز می کرده که بیمار گرم شود اما در برخورد با یک دل درد که فرد با غذا یا دارویی مسموم نشده بود، دارویی که خود ایجاد دل درد می کرده است را به بیمار تجویز می کرد (جالبه!)
سوگندنامه بقراط
سوگند نامه بقراط متنی است که به بقراط منسوب شده است.
دانش آموختگانی که در رشته پزشکی تحصیل می کنند بعد از فارغ تحصیلی برای وفاداری به شغل خود این سوگند را می خوانند. در این سوگندنامه خدا را شاهد می گیرند که، نسبت به استاد و معلم خود نهایت از خودگذشتگی و قدردانی را انجام دهند. تمام تلاش و کوشش خود را برای کمک به بیماران و بهبودی حال آن ها به کار بگیرند. به هیچ عنوان به اتانازی یا (مرگ خود خواسته) و سقط جنین هیچ فردی کمک نکنند.
رازدار بیماران باشند به صورتی که بیماران آنان را محرم اسرار خود بدانند. با بیماران عادلانه رفتار کنند.
سوءاستفاده ای از هیچ بیماری (به خصوص سوءاستفاده جنسی) شکل نگیرد. این سوگندنامه در واقع دانشجویان رشته پزشکی را متعهد می کند که با تمام وجود، خود را وقف خدمت به انسانیت کنند. کار خود را در کمال وجدان انجام دهند. نخستین وظیفه ی آن ها بهبود حال بیماران باشد.
برای خواندن دیگر مقالات با پارسینو همراه باشید.